کذب چیست؟
آنچه از اطلاق کذب و دروغ در نزد عرف معلوم و روشن است خلاف واقع را گفتن یا نوشتن است.
در کتاب مرات الکمال[1] مرحوم علامه مامقانی فرموده: «اَلْمُحَرّمُ اِنَّما هُوَ الْکِذبُ الْمُخْبِری وَ هُوَ الْاِخبارُ بِخِلافِ ما یَعْتَقِدُه دونَ الْکِذبِ الْخَبَری» یعنی همانا آنچه مورد حرمت واقع شده است کذب و دروغ اخبارکننده است و آن عبارت است از اخبار شخص گوینده خلاف آنچه معتقد است.
بنابراین اگر شخص به مقتضای علم و گمان خود اخبار کرد در حالتی که مخالف واقع بود او عمل حرامی مرتکب نشده است البته در صورتی که کوتاهی در مقدمات علم و گمان خود نکرده باشد دراین صورت گفته میشود وی اشتباه کرده و فکر او صحیح نبوده و توهم نموده است.
حال با توجه به اینکه گفته شده مواردی از حرمت کذب استثناء شده مثل دروغ به همسر یا برای ایجاد صلح یا در جنگ با کفار، آیا این موارد از حرمت کذب خارج میباشد؟!
بنده معتقد است که تعریف کذب که جناب علامه مامقانی فرموده کامل نیست بلکه باید گفت کذب حرام آنست که شخص اخبار کننده خلاف اعتقاد و علم خود به نحوی بیان بکند که قصد افساد و ضرر به غیر و مخاطب داشته باشد در این صورت دروغ است و به کلی حرام میباشد.
و آن سه مورد که در حدیث آمده است که دروغ حرام نیست و جائز است بر اساس اطلاق عرفی است و الا چون شخص قصد افساد و ضرر به همسر خود را ندارد بنابراین وعده خلاف دادن، دروغ نیست یا شخص مصلح بین دو نفر یا دو گروه چون قصد صلح و سازش دارد خلاف اعتقاد گفتن وی دروغ نیست همچنین در جنگ با کفار چون هدف اصلاح افراد مقابل است و غلبهی مسلمین بر کفار عین صلاح آنان است و ضرر به آنان نیست پس مصداق دروغ نیست.
در روایت صحیحه[2] از امام صادق (ع) است که فرموده: «الْمُصْلِحُ لَیسَ بِکَذّابٍ» همانا شخص سازشکننده دروغگو نیست و باز در روایت دیگری[3] امام علیه السلام تفسیر نموده «اَن تَسْمَعَ مِن الْرَجُلِ کَلاماً یَبلُغُهُ فَتَخْبَثُ نَفسُهُ فَتَلقاهُ فَتَقولُ سَمِعتُ مِن فُلانٍ قالَ فیکَ مِنَ الخَیرکَذا وکَذا خِلافَ ما سَمِعتَ مِنه» اصلاح بین مردم آنست که مثلا در مورد شخصی سخنی را بشنوی که وقتی به او میرسد او ناراحت میشود پس تو میگویی: شنیدم از فلان شخص در رابطه با تو مطالب نیکی را میگفت برخلاف شنیده هایی که تو از او داری.
و در آیه شریفه[4] «فَاتَّقُواْ اللّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بِيْنِكُمْ» اطلاق آیه شامل بحث ما میشود که شخصی که غرض اصلاح دارد گرچه خلاف واقع میگوید از موارد آیه است. بنابراین جایی برای حرمت نیست یعنی گفته شود چون خلاف اعتقاد اخبار کرده پس کذب است و حرام؟! آری خلاف واقع اخبار نموده لکن مقام که همانا اصلاح است جواز میرساند بلکه رجحان و چه بسا وجوب داشته باشد.
چرا در حد وجوب؟زیرا زمانی که هدف جلوگیری از نزاع و درگیری دو طائفه یا دو کشور باشد عقل و شرع این امر را واجب میداند.
در مورد مرد چون ولایت بر همسر خود دارد و مدیریت خانواده بر عهده وی میباشد اخبار بر خلاف اعتقاد در صورت عدم قصد افساد و ضرر به افراد تحت تکفل اشکال ندارد بلکه به قصد ایجاد آرامش و اصلاح لازم است.
در روایت از امام باقر(ع) آمده است[5] که «اِنّ اللهَ عَزّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشّرِ اَقفالاً وَ جَعَلَ مَفاتیحَ تِلکَ الْاَقفال الشّراب، وَ الْکِذبُ شَرٌّ مِنَ الشَّراب» همانا خدای عز و جل برای شر و بدی قفل هایی قرار داده و کلید آنها را شراب و دروغ بدتر از شراب است.
چون در کذب شخص قصد افساد و ضرر به غیر دارد به این جهت از شراب بدتر می باشد.
و باز از امام باقر(ع)درروایت است[6] «اِنَّ الْکِذبَ هُوَ خَرابُ الْایمان» همانا دروغ ویران کننده ایمان است.
چرا؟ چون اضرار بغیر با ایمان به خدای بزرگ در تضاد است.
[1]) مرات الکمال،جلد۲، صفحه ۴۸۵
[2]) کافی، جلد ۲، صفحه ۳۴۲، حدیث ۱۹
[3]) کافی، جلد ۲، صفحه ۳۴۱، حدیث ۱۶
[4]) قرآنکریم، سوره انفال، آیه ۱
[5]) کافی، جلد ۲، صفحه ۳۳۸، حدیث ۳
[6]) کافی، جلد ۲، صفحه ۳۳۹، حدیث ۴
دیدگاهتان را بنویسید