لباس نمازگزار
لباس نمازگزار
لباس نمازگزار دارای شش شرط است:
شرط اول:
لباس نمازگزار بايد پاك باشد، بنابراين اگر كسی از روی عمد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
(مسأله 63) كسی كه نمیدانسته با بدن و لباس نجس نماز باطل است و با آن حالت نماز خوانده، چنانچه توجه داشته و در ياد گرفتن مسأله كوتاهی كرده باشد نمازش باطل است و در غير اين صورت نيز بنابر احتياط نمازش را دوباره بخواند.
(مسأله 64) كسی كه در اثر ندانستن مسأله نجس بودن چيز نجسی را نمیدانسته و با آن نماز خوانده، چنانچه در ياد گرفتن مسأله كوتاهی كرده باشد نمازش باطل است و در غير اين صورت نيز بنابر احتياط نمازش را دوباره بخواند.
(مسأله 65) كسی كه پس از نماز متوجه نجس بودن بدن يا لباس خود شده نمازی كه خوانده صحيح است و احتياط مستحب آن است كه اگر وقت مانده دوباره نماز را بخواند. و كسی كه نجس بودن بدن يا لباس را میدانسته، ولی فراموش كرده، نمازهايی كه خوانده باطل است و اگر وقت نماز گذشته بنابر احتياط واجب قضا نمايد.
(مسأله 66) اگر كسی در بين نماز متوجه شود كه بدن يا لباس او نجس است و بعد از توجه چيزی از نماز را نخوانده باشد، يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا قبلاً نجس بوده، يكی از دو صورت را دارد:
1 ـ صورتی كه وقت نماز وسعت دارد و در اين فرض نيز دو حالت وجود دارد:
الف: چنانچه طوری باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند يا بيرون آورد صورت نماز به هم میخورد يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه میماند، بايد نماز را رها كند و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
ب: چنانچه به گونه ای باشد كه صورت نماز به هم نمیخورد، بايد بدن يا لباس را تطهير و يا عوض نموده و نماز را تمام كند و نمازش صحيح است.
2 ـ صورتی كه وقت نماز تنگ است و در اين فرض هم دو حالت وجود دارد:
الف: چنانچه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس صورت نماز را به هم میزند، بايد با همان حال نماز را بخواند و نماز او صحيح است، ولی در صورتی كه لباس او نجس بوده احتياطا قضای نماز را هم بجا آورد.
ب: چنانچه به گونه ای باشد كه صورت نماز به هم نمیخورد، بايد بدن يا لباس را آب بكشد و يا عوض كند و نماز را تمام نمايد.
(مسأله 67) كسی كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد و قبلاً نيز يقين به نجاست آن نداشته و بعد از نماز بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده است، چنانچه بدون تفحص نماز خوانده بنابر احتياط، نماز خود را دوباره بخواند و اگر بعد از تفحص نماز خوانده نمازش صحيح است.
(مسأله 68) اگر لباس را خودش آب بكشد و يقين كند كه پاك شده و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده است، نمازش صحيح است.
(مسأله 69) اگر خونی در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خون های نجس نيست مثلاً يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خون هايی بوده كه نمی شود با آن نماز خواند، بنابر احتياط نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
(مسأله 70) هر گاه يقين كند خونی كه در بدن يا لباس اوست خون نجسی است كه نماز با آن صحيح می باشد، مثلاً يقين كند كه خون زخم يا دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونی بوده كه نماز با آن باطل است، بنابر احتياط نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
(مسأله 71) اگر نجس بودن چيزی را فراموش كند و در حال فراموشی بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشی نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است، ولی اگر بدنش با رطوبت به چيزی كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اينكه خود را آب بكشد غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است. و نيز اگر جايی از اعضای وضو با رطوبت به چيزی كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آنكه آنجا را آب بكشد وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل میباشد.
(مسأله 72) كسی كه يك لباس دارد اگر بدن و لباس او هر دو نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكی از آنها آب داشته باشد، چنانچه به واسطه سرما يا مانند آن نتواند لباس را بيرون آورد بايد بدنش را آب بكشد و در لباس نجس نماز بخواند. و اگر می تواند لباسش را بيرون آورد، پس در صورتی كه وقت نماز وسعت دارد بنابر احتياط دو نماز بخواند:
يكی در لباس نجس و يكی بدون لباس و اگر وقت تنگ است با همان لباس نجس نماز بخواند و احتياطا قضای آن را هم بجا آورد.
شرط دوم
لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد، بنابراين كسی كه میداند پوشيدن لباس غصبی حرام است چنانچه از روی عمد با لباس غصبی يا لباسی كه نخ يا دكمه و يا چيز ديگر آن غصبی است نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بجا آورد.
(مسأله 73) نماز كسی كه غصبی بودن لباس را نمیدانسته يا فراموشی كرده و يا مثلاً برای حفظ جان خود در لباس غصبی نماز خوانده صحيح است، ولی اگر خودش آن لباس را غصب نموده باشد و فراموش كرده يا نداند كه لباس غصبی نماز را باطل میكند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را بجا آورد.
(مسأله 74) اگر با عين پولی كه خمس يا زكات آن را نداده، و از مال ديگری نيز آن را ادا نكرده، لباس بخرد يا آن را نسيه خريده باشد، ولی قصد دارد بدهی خود را از همان پول بدهد، بنابر احتياط واجب نماز خواندن در چنين لباسی باطل است.
(مسأله 75) اگر چيز غصبی ـ مانند قلم يا پول ـ همراه او باشد و نماز خواندن با آن تصرف در آن چيز به حساب آيد، بنابر احتياط واجب نمازش را دوباره بجا آورد.
شرط سوم
لباس نمازگزار بايد از اجزای دارای روح حيوان مُردهای كه خون جهنده دارد[1] نباشد، بلكه بنابر احتياط واجب از اجزای دارای روح حيوان مُرده ای كه خون جهنده ندارد، مثل ماهی و مار، نيز نباشد. خواه در لباس او به كار رفته باشد يا همراه او باشد.
) مسأله 76) چيزهايی نظير مو و پشم مردار حلال گوشت كه روح ندارد چنانچه همراه نمازگزار بوده يا در لباس او به كار رفته باشد اشكال ندارد.
شرط چهارم
لباس نمازگزار بايد از اجزای حيوانات حرام گوشت نباشد، همچنين نبايد از اجزای حيوان حرام گوشت، مانند موی گربه، به بدن يا لباس نمازگزار چسبيده باشد و يا اينكه همراه او باشد، هر چند، بنابر احتياط، آن حيوان خون جهنده نداشته باشد.
(مسأله 77) اگر آب دهان يا بينی و يا رطوبت ديگری از حيوان حرام گوشت، مانند گربه، بر بدن لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل است و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد نماز صحيح است.
(مسأله 78) اگر مو يا عرق و يا آب دهان انسان ديگری بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشكال ندارد.
(مسأله 79) اگر نمازگزار شك داشته باشد كه لباسش از اجزای حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، چه در داخل كشور اسلامی تهيه شده باشد يا در خارج از آن، نماز خواندن با آن مانعی ندارد.
(مسأله 80) اگر با لباسی كه نمیدانسته از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند نمازش صحيح است، ولی چنانچه میدانسته و فراموش كرده باشد بنابر احتياط آن نماز را دوباره بخواند.
(مسأله 81) نماز خواندن با پوست و كُرك خز اشكال ندارد، ولی با پوست سنجاب محل اشكال است.
شرط پنجم
اگر نمازگزار مرد است لباس او نبايد طلاباف باشد و نماز مرد با لباس طلاباف باطل است، بلكه پوشيدن لباس طلاباف برای مرد مطلقا، چه در نماز باشد يا غير نماز، حرام است.
(مسأله 82) زينت كردن به طلا مانند آويختن طلا به گردن، انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت طلا به دست برای مردان، حرام و نماز خواندن با آن نيز بنابر احتياط باطل است و احتياط واجب آن است كه از عينك طلا هم استفاده نكنند، ولی زينت كردن به طلا برای زنان، چه در نماز يا غير آن، اشكال ندارد.
(مسأله 83) اگر از عينك يا انگشتر طلا در حال نماز استفاده نكند، بلكه فقط همراه داشته باشد، مثلاً در جيب خود بگذارد اشكال ندارد.
(مسأله 84) زينت كردن مردان به انگشتر پلاتين و امثال آن كه از طلا ساخته نشده باشند اشكال ندارد، همچنين گذاشتن دندان طلا، در صورتی كه ظاهر نباشد برای مرد اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
(مسأله 85) اگر مردی نداند يا فراموش كند كه انگشتر يا لباسش از طلاست و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است، همچنين اگر نداند كه نماز خواندن در لباس طلاباف، حرام و موجب بطلان نماز است و با آن نماز بخواند، چنانچه در ياد گرفتن مسأله كوتاهی نكرده باشد نمازش صحيح است.
شرط ششم
اگر نمازگزار مرد است نبايد لباس او از ابريشم خالص باشد و در غير نماز نيز پوشيدن آن برای مرد حرام است، حتی اگر آستر لباس يا جزئی ديگر از لباس او از ابريشم خالص باشد بنابر احتياط واجب پوشيدن آن برای مرد حرام و نماز در آن باطل است. بلكه زن نيز بنابر احتياط در لباس ابريشم نماز نخواند، ولی میتواند در غير نماز لباس ابريشمی بپوشد.
(مسأله 86) كسی كه نمیداند لباسش از ابريشم است يا چيز ديگر می تواند آن را بپوشد و در آن نماز بخواند.
(مسأله 87) پوشيدن لباس غصبی، ابريشم خالص، طلاباف و لباسی كه از اجزای حيوانات مُرده تهيه شده در حال ضرورت و ناچاری اشكال ندارد و كسی كه ناچار است و لباس ديگری غير از اين ها ندارد و تا آخر وقت هم ناچاری او از بين نمیرود، میتواند با اين لباس ها نماز بخواند.
(مسأله 88) انسان بايد از پوشيدن «لباس شهرت»؛ يعنی لباسی كه در نظر عرف زننده است و از جهت زنندگی انگشت نما و موجب هتك باشد خودداری كند، ولی اگر با آن لباس نماز بخواند اشكال ندارد.
(مسأله 89) احتياط واجب آن است كه مرد، لباس زنانه و زن، لباس مردانه در ملأ عام نپوشد، ولی اگر با آن لباس نماز بخواند اشكال ندارد. و چنانچه پوشيدن آن به طور موقت و برای يك هدف عقلايی باشد مانعی ندارد.
(مسأله 90) كسی كه ناچار است خوابيده نماز بخواند، چنانچه برهنه باشد و لحاف يا تشك او نجس يا از ابريشم خالص و يا از اجزای حيوان حرام گوشت باشد، احتياط واجب آن است كه خود را در نماز با آن ها نپوشاند.
[1]. يعنی حيوانی كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن بجهد.
دیدگاهتان را بنویسید