مسائل امر به معروف و نهی از منكر
مسائل امر به معروف و نهی از منكر
يكی از واجبات مهم دين اسلام «امر به معروف و نهی از منكر»، يعنی نظارت و مراقبت همگانی در اصلاح جامعه است. همه مسلمانان بايد نسبت به يكديگر احساس وظيفه كنند و خود را در برابر كارهای ديگران مسئول دانسته، دستور دهنده به نيكی و بازدارنده از بدی باشند. در سايه عمل به چنين وظيفه ای است كه جامعه در مسير صحيح خود گام بر میدارد و نا آگاهان هدايت می شوند.
خداوند متعال در قرآن كريم میفرمايد: «وَ المَؤْمِنُونَ وَ المَؤْمِناتُ بَعْضُهُم أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُروُنَ بِالمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ المَنْكَرِ»[1]؛ يعنی: همه مردان و زنان مؤمن بر يكديگر ولايت دارند در حدی كه يكديگر را به خوبي ها امر كنند و از بدي ها نهی نمايند. و از رسول خدا (ع) نقل شده است كه فرمودند: «همه شما فرمانروا و نگهبان هستيد و در مقابل يكديگر مسئوليد».[2]
همچنين در روايت ديگری از حضرت امام محمّد باقر (ع) نقل شده است كه فرموده اند: «… امر به معروف و نهی از منكر فريضه بزرگی است كه به وسيله آن ديگر فرائض برپا میشود و كسانی كه آن را ترك میكنند مشمول غضب خداوند میگردند و در اين صورت انسانه ای شايسته نيز در كنار افراد بدكار به هلاكت میرسند… بدانيد كه اين فريضه راه انبيا و روش صالحان و تكليف بزرگی است كه به واسطه آن ديگر فرائض اجرا میشود، راه ها امن میگردد، كسب و تجارت حلال شده و رونق پيدا میكند و حقوق مردم تأمين می شود، زمين ها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و كارها رو به راه میگردد… خداوند به شعيبِ پيامبر(ع) وحی فرمود: من از قوم تو چهل هزار از بدان و شصت هزار از خوبان را عذاب میكنم، عرض كرد: پروردگارا! بدان به جای خود، خوبان را چرا؟! پس وحی فرمود: خوبان در برابر اهل معصيت مسامحه كردند و به خاطر غضب من غضب نكردند».[3]
- (مسأله 1) «معروف»، يعنی چيزی كه به حكم شرع يا عقل انجام آن واجب يا مستحب است و «منكر»، يعنی چيزی كه به حكم شرع يا عقل انجام آن قبيح و حرام يا مكروه است و از اين نظر فرقی ميان امور فردی و اجتماعی نيست. بنابراين امر به معروف و نهی از منكر يك وظيفه عمومی است و حكومت ها و افراد مردم همه در برابر يكديگر مسئوليت دارند و بايد به اين وظيفه عمل نمايند.
- (مسأله 2) امربه معروف و نهی از منكر با شرايطی كه بيان خواهد شد واجب و ترك آن معصيت است و در مستحبات و مكروهات نيز امر و نهی مستحب میباشد.
- (مسأله 3) امربه معروف و نهی از منكر واجب كفايی میباشد، بنابراين اگر بعضی از مكلفين به آن اقدام كنند و مقصود حاصل شود، از ديگران ساقط میشود. و اگر اقامه معروف و جلوگيری از منكر بر اجتماعِ جمعی از مكلفين متوقف باشد، واجب است اجتماع نمايند.
- (مسأله 4) اگر امر و نهی بعضی افراد مؤثر واقع نشود و برخی ديگر احتمال دهند امر و نهی آنان اثربخش است، بر آن ها واجب میشود.
- (مسأله 5) هنگام وجوب امر به معروف و نهی از منكر با زبان، يادآوری مسائل شرعی كفايت نمیكند، بلكه انسان بايد امر و نهی نمايد.
- (مسأله 6) هدف امر به معروف برپايی واجب و هدف از نهی از منكر جلوگيری از حرام است؛ بنابراين در امر به معروف و نهی از منكر قصد قربت معتبر نيست.
شرايط امر به معروف و نهی از منكر
- (مسأله 7) كسی كه میخواهد امر به معروف و نهی از منكر كند بايد «معروف» را از «منكر» تشخيص دهد، پس كسی كه معروف و منكر را نمیشناسد، حق ندارد، بلكه نمیتواند امر به معروف و نهی از منكر نمايد.
- (مسأله 8) در واجب بودن امر به معروف و نهی از منكر سه شرط لازم است:
1 ـ احتمال دهد امر و نهی او اثربخش باشد، پس اگر بداند اثر نمیكند واجب نيست.
2 ـ بداند يا مطمئن باشد كه گنهكار قصد ادامه يا تكرار گناه را دارد، پس اگر بداند يا گمان كند كه تكرار نمیكند واجب نيست.
3 – در امر و نهی مفسده مهمتری وجود نداشته باشد، پس اگر بداند يا گمان كند يا احتمال صحيح عقلايی دهد كه با امر و نهی او زيان جانی يا آبرويی يا مالی قابل توجهی به او يا خويشان يا نزديكان او و يا به عدهای از مؤمنين میرسد، امر و نهی واجب نيست، بلكه در بسياری موارد حرام می باشد.
- (مسأله 9) اگر معروف يا منكر از اموری است كه شارع مقدس به آن اهميت زياد میدهد، مانند اصول دين يا مذهب، نگهبانی از قرآن، حفظ عقايد مسلمانان و استقلال آنان، بايد ملاحظه اين اهميت بشود و مجرد زيان، باعث واجب نبودن آن نيست، پس اگر حفظ عقايد مسلمانان يا حفظ احكام ضروری اسلام، بر بذل مال و جان متوقف باشد، بذل آن واجب است.
- (مسأله 10) اگر بدعتی در دين واقع شود، مثل منكراتی كه برخی دولت ها به اسم دين اسلام انجام میدهند، اظهار حق و انكار باطل، خصوصا بر علمای اسلام واجب است و اگر سكوت علما موجب هتك مقام علم و سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر شكل ممكن واجب است، هر چند بدانند تأثير نمیكند.
- (مسأله 11) اگر سكوت علمای اسلام موجب تقويت ظالم و تأييد او يا بدبينی مردم به علما و متهم شدن آنان به سازش با دستگاه ظلم گردد، اظهار حق و انكار باطل واجب است، اگر چه بدانند جلوگيری از گناه و ظلم نمیشود.
- (مسأله 12) مقررات جمهوری اسلامی در صورتی كه از مسير قانونی به تصويب رسيده و مخالفتی با شرع نداشته باشد لازم الإجراست، بلكه شايسته است مسلمانی كه در كشور غيراسلامی به سر میبرد از مقررات آن كشور در صورتی كه مغايرتی با شرع نداشته باشد، پيروی نمايد.
مراتب امر به معروف و نهی از منكر:
امر به معروف و نهی از منكر مراتبی دارد كه در صورت احتمال حاصل شدن مقصود، از مرتبه پايين، اقدام در حد مرتبه بالاتر جايز نيست و مراتب امر و نهی از اين قرار است:
مرتبه اول
به گونه ای با گنهكار برخورد شود كه احساس كند ارتكاب گناه سبب شده با وی اينگونه برخورد میكنند، مثل اينكه از او روی بگردانند يا با چهره خشمگين با وی ملاقات كنند و يا با او رفت و آمد نكنند. و اگر در اين مرتبه درجاتی باشد و احتمال تأثير درجه ضعيف وجود داشته باشد، به همان درجه ضعيف اكتفا كنند، مثلاً اگر احتمال داده شود كه با ترك تكلم، مقصود حاصل می شود، به همان اكتفا شود و به درجه بالاتر عمل نكنند، خصوصا اگر طرف او شخصی باشد كه اين عمل موجب هتك او می شود.
- (مسأله 13) اگر اعراض نمودن و ترك معاشرت با گناهكار موجب تخفيف معصيت میشود يا احتمال تخفيف داده شود، واجب است اعراض شود، هر چند بداند كه گناهكار، معصيت را به طور كلی ترك نخواهد كرد. و اين امر در صورتی است كه با مراتب ديگر نتواند از معصيت جلوگيری كند.
- (مسأله 14) اگر علما و روحانيون احتمال دهند كه اعراض از دستگاه ستمگر موجب تخفيف ظلم و تغيير سياست ظالمانه آنان میگردد، واجب است از آنان اعراض كنند و به مسلمانان اعراض خود را بفهمانند.
- (مسأله 15) اگر ارتباط علمای اسلام با ستمگران موجب تقويت يا تبرئه و يا مشروعيت كار آنان نزد افراد بی اطلاع میشود يا موجب جرأت آنان يا هتك مقام علم و روحانيت میگردد، ترك آن ارتباط واجب است، ولی اگر ارتباط با آنان موجب تخفيف ظلم باشد، بايد آنچه اهميت آن بيشتر است مراعات شود.
مرتبه دوم
امر به معروف و نهی از منكر را با زبان انجام دهد، پس با احتمال تأثير و وجود ديگر شرايط واجب است گنهكار را از انجام گناه نهی كند و به كسی كه واجب را ترك كرده به انجام آن دستور دهد.
- (مسأله 16) اگر احتمال دهد پند و اندرز در گنهكار اثر میكند، بايد به آن اكتفا كند و از آن فراتر نرود، ولی اگر موعظه مؤثر نباشد، چنانچه احتمال دهد امر و نهی مؤثر است بايد امر و نهی كند، گرچه متوقف بر سختگيری و درشتی در گفتار باشد. ولی بايد از دروغ و يا گناه ديگر بپرهيزد.
مرتبه سوم
استفاده از قدرت و زور، پس اگر انسان بداند يا مطمئن شود شخص بدون اعمال قدرت و زور، واجب را بجا نمیآورد يا منكر را رها نمیكند، واجب است از قدرت و زور استفاده كند، به شرط آنكه از قدر لازم تجاوز ننمايد.
- (مسأله 17) اگر جلوگيری از گناه متوقف بر گرفتن دست گناهكار يا خارج كردن وی از محل انجام گناه يا گرفتن ابزار گناه يا تصرف در آن باشد، جايز، بلكه واجب است انجام شود، ولی نابود كردن اموال محترم او جايز نيست و موجب ضمان است، مگر آنكه جلوگيری از گناهِ مهم به آن وابسته باشد كه ظاهرا در اين صورت ضامن نيست.
- (مسأله 18) برای جلوگيری از گناه ارتكاب گناه ديگر جايز نيست، اما اگر گناه از مواردی باشد كه مورد اهتمام شارع مقدس است و به هيچ وجه به آن راضی نيست، مثل قتل نفس محترمه، بايد به هر شكل ممكن با رعايت درجاتی كه گفته شد از آن جلوگيری شود.
- (مسأله 19) اگر جلوگيری از معصيت بر كتك زدن و سخت گرفتن بر گناهكار متوقف شود جايز است، ولی بايد زياده روی نشود. و بهتر است در اين صورت از مجتهد جامع الشرايط اجازه گرفته شود.
[1]. توبه 9: 71 .
[2]. مسند احمد 2/111 ؛ صحيح بخاری 1/160 ، كتابالجمعة؛ صحيح مسلم 3/1459 ، كتاب الإمارة، باب 5 ، حديث 1829 .
[3]. تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 180 ، باب «الأمر بالمعروف والنهی عن المنكر»، حديث 21 .
دیدگاهتان را بنویسید