مسائل وكالت
مسائل وكالت
«وكالت» آن است كه انسان كاری را كه میتواند در آن دخالت كند و لازم نيست خودش انجام دهد به ديگری واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، به طور مثال كسی را وكيل كند تا منزل او را بفروشد يا زنی را برای او عقد كند و يا در دادگاه از طرف او طرح دعوی يا دفاع نمايد.
- (مساله 1) سفيه يا ورشكسته ای كه توسط حاكم شرع از تصرف در اموال خود منع شده، چون حق تصرف در اموال خود را ندارد، نمیتواند برای تصرف در اموال خود وكيل بگيرد.
- (مساله 2) وكالت تنها در مواردی صحيح است كه شرعا مباشرت شخص در آن شرط نباشد، پس در مواردی همچون قسم خوردن و شهادت دادن نزد حاكم شرع و عبادات بدنی مثل نماز و روزه، كه مباشرت شرط می باشد وكيل گرفتن صحيح نيست، اما در عبادات مالی مثل پرداخت زكات و خمس وكالت مانعی ندارد.
- (مساله 3) در وكالت، خواندن صيغه عربی شرط نيست، بلكه اگر انسان به ديگری بفهماند كه او را وكيل كرده و او هم بفهماند كه قبول نموده، مثلاً مال خود را به كسی بدهد كه برای او بفروشد و او هم آن مال را بگيرد، وكالت صحيح است.
- (مساله4) اگر اصل وكالتِ وكيل را به شرطی معلق نمايند صحيح نيست، ولی اگر وكالت معلق نباشد و مورد وكالت را مشروط به شرطی نمايند اشكال ندارد.
- (مساله 5) موكِّل؛ يعنی كسی كه ديگری را وكيل میكند و نيز كسی كه وكيل میشود بايد بالغ و عاقل باشند و از روی قصد و اختيار اقدام كنند، ولی بچه ای كه خوب و بد را تشخيص می دهد اگر فقط در خواندن صيغه وكيل شود و آن را با توجه به معنا و شرايطش بخواند صيغه ای كه خوانده صحيح است.
- (مساله 6) وكيل شدن شخص سفيه و ورشكسته مانعی ندارد.
- (مساله 7) كاری را كه انسان نمیتواند انجام دهد يا شرعا نبايد انجام دهد، نمیتواند برای انجام آن از طرف ديگری وكيل شود، مثلاً كسی كه در احرام حج است چون نبايد صيغه عقد زناشويی را بخواند، نمیتواند برای خواندن صيغه از طرف ديگری وكيل شود.
- (مساله 8) اگر انسان كسی را برای انجام تمام كارهای خودش وكيل كند صحيح است، ولی اگر برای يكی از كارهای خود وكيل نمايد و كار خاصی را در نظر گرفته باشد بايد آن را معيّن كند وگرنه وكالت صحيح نيست.
- (مساله 9) وكالت برای دفاع از متهم در دادگاه اشكال ندارد، ولی چنانچه وكيل يقين به مُحق نبودن شخص متهم از نظر شرعی داشته باشد وكالت برای دفاع از او جايز نيست، مگر اينكه به نحوی به حقوق او تجاوز شده باشد كه در اين صورت دفاع از حقوق مشروع او اشكال ندارد، بلكه در بعضی موارد واجب می باشد.
- (مساله 10) وكالت در آباد كردن زمينه ای موات، صيد كردن ماهي ها و به طور كلی در به دست آوردن چيزهای مباح صحيح است و آنچه را كه وكيل به قصد موكّل خود آباد يا صيد میكند و يا به دست میآورد ملك موكّل می باشد.
- (مساله 11) كافر میتواند از طرف مسلمان وكيل شود، چنانكه مسلمان نيز میتواند وكيل كافر شود.
- (مساله 12) وكالت عقد جايز است و هر يك از دو طرف میتواند آن را به هم بزند، مگر اينكه در ضمن عقد لازمی به هم نزدن آن شرط شده باشد، مثلاً در ضمن عقد ازدواج شرط كنند كه زن تا پنجاه سال از طرف شوهر وكيل باشد كه هر گاه شوهر دو ماهه او خرجی ندهد يا مسافرت طولانی نمايد خود را طلاق دهد و شرط كنند كه شوهر او را عزل نكند، كه در اين صورت اين وكالت تا پنجاه سال پابرجاست و شوهر نمیتواند آن را به هم بزند.
- (مساله 13) در مواردی كه میتوان وكالت را به هم زد اگر موكّل وكيل خود را بركنار نمايد، بعد از آنكه خبر به او رسيد نمیتواند آن كار را انجام دهد، ولی اگر پيش از رسيدن خبر، آن كار را انجام داده باشد صحيح است.
- (مساله 14) وكيل میتواند از وكالت كناره گيری كند و اگر موكّل غايب هم باشد اشكال ندارد. لکن لازم است به نحوی به موکّل خبر دهد.
- (مساله 15) وكيل نمیتواند كاری را كه برای آن وكيل شده به ديگری بسپارد، مگر اينكه موكّل به او اجازه وكيل گرفتن را داده باشد، كه در اين صورت به هر گونه كه به او اجازه داده میتواند رفتار نمايد، همچنين است اگر از ظاهر امر مشخص باشد كه اجازه وكيل گرفتن را داده است، مثلاً كار به گونهای باشد كه معلوم است خود وكيل به تنهايی نمیتواند انجام دهد. و چنانچه موكّل گفته باشد كه برای من وكيل بگير، بايد از طرف او وكيل بگيرد و نمیتواند كسی را از طرف خودش وكيل نمايد.
- (مساله 16) اگر وكيل با اجازه موكّل، فرد ديگری را از طرف او وكيل كند، وكيل نمیتواند او را بركنار نمايد و اگر وكيل اول بميرد يا بركنار شود وكالت وكيل دوم باطل نمیشود، ولی اگر وكيل با اجازه موكّل، فرد ديگری را از طرف خودش وكيل كند، هم موكّل و هم وكيل اول میتوانند وكيل دوم را بركنار نمايند و اگر وكيل اول بميرد يا بركنار شود وكالت وكيل دوم باطل می شود.
- (مساله 17) اگر شخصی چند نفر را برای انجام كاری وكيل كند يكی از سه صورت را دارد:
الف- اگر به آنها اجازه دهد كه هر كدام به تنهايی در آن كار اقدام كند، هر كدام از آنان میتواند آن كار را انجام دهد و چنانچه يكی از آنان بميرد يا بركنار شود وكالت ديگران باطل نمی شود.
ب ـ اگر به آنان گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمیتوانند به تنهايی اقدام نمايند و چنانچه يكی از آنان بميرد يا بركنار شود وكالت ديگران هم باطل می شود.
ج ـ اگر نگفته باشد كه با هم يا به تنهايی انجام دهند و از ظاهر حرف او هم مشخص نباشد، در اين صورت نيز نمی توانند به تنهايی اقدام كنند.
- (مساله 18) هر گاه وكيل يا موكّل بميرد يا ديوانه هميشگی شود وكالت باطل می شود و اگر گاهی ديوانه يا بيهوش شود بنابر احتياط نبايد به معامله ای كه وكيل انجام می دهد ترتيب اثر دهند.
- (مساله 19) اگر چيزی كه برای تصرف در آن وكيل شده يا موضوع و مورد وكالت از بين برود وكالت باطل می شود.
- (مساله 20) اگر موكّل برای كاری كه وكيل انجام میدهد چيزی قرار دهد، پس از انجام آن كار مدیون است و بايد به قرار خود عمل نمايد.
- (مساله 21) اگر وكيل در نگهداری اموالی كه در اختيار اوست كوتاهی كند يا در غير آن مقداری كه به او اجازه داده اند تصرف كند و اموال تلف شود ضامن است و بايد جبران نمايد، ولی اگر كوتاهی نكند و در غير از مقداری كه اجازه دارد تصرف نكند و به طور اتفاق آن مال از بين برود ضامن نيست.
- (مساله 22) اگر دو نفر در اصل وكالت اختلاف پيدا كنند، ادعای كسی كه منكر آن است با قسم، مقدم می باشد و اگر در ضايع شدن مال مورد وكالت يا در كوتاهی وكيل در حفظ آن اختلاف نمايند، ادعای وكيل با قسم، مقدم است.
دیدگاهتان را بنویسید