معنی واژه امام
در ادامه مطلب قبلی (بررسی ادله نقلی مسئله ولایت) مسئله بعدی واژه امام است.
والی می تواند حکم کند بنابراین حاکم هم هست یعنی به دنبال عنوان «والی» عنوان «حاکم» می آید و حکومت.
امام از ریشه اَمّ یَأمُّ به معنای قصد شده است و والی ممکن است امام باشد یا نباشد چنانچه در قرآن کریم می فرماید:
وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنَّىِ جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتىِ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِينَ(البقره124)
هنگامی که ابراهیم به کلماتی آزمایش شد و او آن کلمات را تمام کرد یعنی این کلمات در او متجلی شد خداوند فرمود: من تو را برای مردم امام قرار دادم و ابراهیم گفت: و از خاندان من، خدا گفت: عهد من به ظالمان نمی رسد.
عهد در آیه ملاک است یعنی امامت نوعی قرار داد بین خداوند و افراد است و این قرار داد تنها با کسانی بسته می شود که قابلیت تجلی این کلمات و حقایق و اسماء الهی به نحو کامل در او محقق شود، لکن ظالم کسی است که این کلمات در او متجلی نشده است چرا که مؤمنان هم می توانند گناه کار و خطاء کار باشند و در نتیجه قابلیت ارتباط کامل با خداوند را نداشته باشند.
در آیه هم می فرماید: «أنّی جاعلک للناس اماما» که جمله اسمیه است و جمله اسمیه ثبات و تأکید دارد و جنبه حدوثی و جعلی ندارد و به این معناست که حال که کلمات تمام شد من تو را خود به خود امام برای مردم قرار دادم.
در قرآن هم «ائمه عدل» و هم «ائمه کفر» مطرح است، یعنی کسانی که قصد می شوند هم از عادلان می توانند باشند و هم ازکفار و باید از ائمه عدل تبعیت شود در مقابل ائمه کفر بایستید. ائمه پیشوایان و رأس امّت هستند چه بر عدل باشند یا نباشند. رأس و پیشوای هر قومی امام آن قوم است.
در امام عدل به این جهت تبعیت صرف مطرح است زیرا که او به لحاظ تکمیل کلمات و اسامی ارتباط کامل با خداوند یافته است و باید از او به طور کامل تبعیت شود چنانچه باید در مقابل ائمه کفر ایستاد. (در ادله و ادعیه مشاهده می شود این اصطلاحات به کار رفته است.)
ابراهیم حتّی برای پیامبران بعدی به عنوان امام مطرح شده است چرا که تمام کلمات و اسماء و حقایق الهی را دارا است. حتی حضرت محمد(ص) حج خود را حج ابراهیمی می داند.
مقام امامت به نوعی بالاتر از «ولیّ» است و امام فوق «ولیّ» است چرا که المؤمنون اولیّاء امّا بعضی از «اولیّاء» امام نیستند و امام گرچه «ولیّ» است امّا اشراف بر مؤمنان و اولیّاء دارد.
پایان
مهدی طحانی
۲۸ صفر الخیر ۱۴۳۹
دیدگاهتان را بنویسید