نماز قضا
نماز قضا
(مسأله 518) كسی كه از روی عمد يا اشتباه و يا ندانستن مسأله نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باشد بايد قضای آن را بجا آورد، همچنين است اگر در تمام وقت نماز خواب و يا مست بوده يا مدتی از دين برگشته و مرتد شده باشد. و چنانچه از روی اختيار خود را بيهوش كرده باشد، بنابر احتياط نمازهای زمان بيهوشی خود را قضا نمايد، بلكه اگر بيهوشی او غير اختياری بوده بنابر احتياط مستحب قضا نمايد.
(مسأله 519) كسی كه يقين داشته برای نماز وقت دارد و نيّت ادا نموده و بعد فهميده وقت نداشته، چنانچه يك ركعت از نماز او در وقت واقع شده باشد نمازش صحيح است و قضا ندارد، ولی اگر همه نماز در خارج وقت واقع شده بنابر احتياط قضای آن را بجا آورد.
(مسأله 520) نمازهای يوميه ای را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد، همچنين نمازهای واجبی كه از انسان در حال كفر يا جنون يا بيهوشی كه به اختيار خود او نبوده ترك شده، در صورتی كه كفر يا جنون يا بيهوشی در همه وقت نماز بوده است، قضا ندارد و اگر در وقت نماز، مسلمان يا عاقل شود يا به هوش آيد و يا پاك گردد بايد نماز خود را بجا آورد، هر چند تنها به مقدار يك ركعت از وقت باقی مانده باشد.
(مسأله 521) اگر اول وقت به مقدار خواندن نماز به حسب تكليف فعلی خود وقت داشته باشد و نماز را بجا نياورد و سپس يكی از عذرهايی كه گفته شد برای او پيش آيد، بايد قضای آن نماز را بجا آورد.
(مسأله 522) اگر بعد از وقت نماز بفهميد نمازی را كه خوانده باطل بوده بايد قضای آن را بجا آورد، هر چند باطل بودن نماز به واسطه ندانستن مسأله باشد، در صورتی كه در دانستن مسأله كوتاهی كرده باشد.
(مسأله 523) كسی كه وظيفه اش خواندن نماز جمعه بوده، اگر به هر دليل آن را بجا نياورد تا وقت آن بگذرد بايد نماز ظهر را بخواند و اگر نماز ظهر را هم نخواند بايد قضای ظهر را بجا آورد.
(مسأله 524) اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايی دارد يا نمازهايی را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطا قضای آنها را بجا آورد.
(مسأله 525) كسی كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن كوتاهی نكند، ولی در صورتی كه اطمينان داشته باشد در آينده بتواند آن را انجام دهد لازم نيست فورا آن را بجا آورد.
(مسأله 526) كسی كه نماز قضا دارد میتواند نماز مستحبی يا نماز قضای ديگران را بخواند.
(مسأله 527) در هر يك از نمازهای يوميه كه ترتيب در آن شرط بوده در قضای آن هم ترتيب شرط است، مثلاً اگر نماز ظهر و عصر او قضا شده بايد اول قضای ظهر و سپس قضای عصر را بخواند و اگر در يك روز نماز عصر و در روز بعد نماز ظهر او قضا شده، بنابر احتياط اول نماز عصر و سپس نماز ظهر روز بعد را قضا كند. ولی در قضای نمازهای واجب ديگر، مثل نماز آيات ترتيب شرط نيست.
(مسأله 528) اگر بخواهد قضای يك نماز يوميه و يك نماز غير يوميه را بخواند لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
(مسأله 529) اگر كسی نداند نمازهايی كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده بنابر احتياط مستحب به گونهای بخواند كه ترتيب حاصل شود و اگر میداند كدام يك جلوتر قضا شده، پس آنچه در ادای آنها ترتيب شرط بوده ـ مثل نماز ظهر و عصر يك روز ـ بايد به ترتيب خوانده شود و در غير اين صورت نيز بنابر احتياط واجب به ترتيب قضا نمايد.
(مسأله 530)كسی كه چند نماز، مثلاً چند نماز صبح يا چند نماز ظهر يا هر دو، از او قضا شده و شماره آن ها را نمیداند، بنابر احتياط بايد به اندازهای بخواند كه گمان پيدا كند قضای همه نمازها را خوانده است و چيزی بر عهده او نمیباشد، ولی اگر مقدار نمازها را میدانسته و فراموش كرده بنابر احتياط به قدری بخواند كه يقين كند چيزی بر عهده او نمانده است.
(مسأله 531) كسی كه يك نماز چهار ركعتی از او قضا شده و نمیداند ظهر بوده يا عصر و يا عشا، اگر تنها يك نماز چهار ركعتی به نيّت نمازی كه نخوانده است بجا آورد كافی است و در بلند يا آهسته خواندن حمد و سوره هم اختيار با خود اوست، همچنين كسی كه میداند يكی از نمازهای واجب يوميه را نخوانده و نمیداند كدام است، كافی است يك نماز صبح و يك نماز مغرب و يك نماز چهار ركعتی به قصد نمازی كه نخوانده (قصد ما فی الذمّه) بجا آورد.
(مسأله 532) كسی كه نماز قضا از همين روز يا روزهای پيش دارد، پس اگر يك نماز باشد و وقت وسعت دارد بنابر احتياط، اول آن نماز قضا را بجا آورد و اگر بيشتر از يك نماز باشد لازم نيست نمازهای قضا را اول بخواند، هر چند بهتر است.
(مسأله 533) نمازگزار میتواند نيّت خود را از نماز قضای لاحق ـ مثل نماز عصر ـ به نماز قضای سابق ـ مثل نماز ظهر ـ برگرداند، ولی عدول از نماز قضای سابق به لاحق، مثلاً از نماز قضای ظهر به عصر، محل اشكال و تأمل است.
(مسأله 534) كسی كه نماز قضا به عهده اوست و نمیتواند نمازها خود را به طور كامل و با رعايت همه شرايط آن بخواند، بايد انجام نماز قضا را تا برطرف شود عذر خود تأخير اندازد. ولی كسی كه میداند عذرش تا آخر عمر برطرف نمی شود و میترسد ناگهان مرگ او برسد، میتواند در حال عذر نماز قضاهای خود را بجا آورد و اگر بعدا عذر او برطرف شد بنابر احتياط آنها را اعاده نمايد.
(مسأله 535) تا هنگامی كه انسان زنده است، گرچه از خواندن نمازهای قضای خود ناتوان باشد، ديگری نمیتواند قضای نمازهای او را بخواند.
(مسأله 536) نمازقضا را میتوان با جماعت بجا آورد و فرقی نمیكند كه امام جماعت در حال خواندن نماز قضا يا ادا باشد، ولی بايد نماز قضای امام يقينی بوده و بنابر احتياط برای خودش باشد نه برای ميّت. و لازم نيست امام و مأموم يك نماز بخوانند، بلكه اگر مثلاً امام جماعت نماز قضا يا ادای ظهر را می خواند میتوان هر نماز قضايی را به او اقتدا كرد.
(مسأله 537) كسی كه تا نصف شب خواب مانده و نماز عشای او قضا شده بنابر احتياط، علاوه بر قضای نماز، فردای آن روز را روزه بگيرد، ولی اگر روزه نگرفت قضای روزه بر او واجب نمی شود. و در صورتی كه بيدار بوده و در اثر فراموشی يا به علت ديگر نماز عشای او قضا شده اين حكم جاری نمیشود و تنها قضای نماز كفايت میكند.
(مسأله 538) مستحب است بچه مميّز[1] را به خواندن نماز و عبادت های ديگرعادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضای نمازها نيز وادار نمايند، به شرط آنكه از حد اعتدال خارج نشده و موجب اثرات منفی نشود.
[1]. «بچه مميّز» به بچه ای مى گويند كه بالغ نشده است، ولی به حدی رسيده كه خوب و بد را تشخيص مى دهد.
دیدگاهتان را بنویسید