نماز مسافر
نماز مسافر
سفر شرعی یعنی آنچه موجب صعوبة و سختی از راه سفر برای شخص مکلف می شود.
(مسأله 423) «مسافر» با هشت شرط بايد نمازهای «ظهر»، «عصر» و «عشا» را شكسته؛ يعنی دو ركعتی بجا آورد و روزه نيز از او صحيح نيست.
شرط اول:
آنكه سفر او كمتر از سفر شرعی نباشد.
(مسأله 424) اگر رفتن و برگشتن او سفر شرعی باشد بايد نماز را شكسته بخواند، چه بخواهد در همان شب و روز برگردد يا در غير آن شب و روز، به شرط اينكه نخواهد ده روز در مقصد بماند.
(مسأله 425)كسی كه رفتن و برگشتن او سفر شرعی است، در صورتی بايد نمازش را شكسته بخواند كه رفتن او كمتر از سفر شرعی نباشد، بنابراين اگر راهِ رفتن کمتر از سفر شرعی و راهِ برگشتن بیشتر از سفر شرعی باشد بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 426) اگر سفر او مختصری از سفر شرعی كمتر باشد يا نداند كه سفرش شرعی است يا كمتر، نبايد نماز را شكسته بخواند و در صورت شك اگر تحقيق برای او مشقت دارد بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند و اگر دو عادل بگويند يا ميان مردم معروف باشد كه سفر او شرعی است بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 427) در صورتی كه تنها يك عادل خبر دهد كه سفر انسان شرعی است چنانچه از گفته او اطمينان پيدا كند بايد نمازش را شكسته بخواند وگرنه بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و روزه را بگيرد و قضای آن را هم بجا آورد.
(مسأله 428) كسی كه يقين دارد سفر او شرعی است اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه شرعی نبوده، بايد آن را چهار ركعتی بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
(مسأله 429) كسی كه يقين دارد سفرش شرعی نيست يا شك دارد كه هست يا نه، اگر در بين راه بفهمد كه شرعی بوده، چنانچه باقيمانده راه به مقدار مسافت شرعی نباشد بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، ولی اگر باقيمانده راه به مقدار مسافت شرعی باشد پس از حركت از آنجا بايد نمازش را شكسته بخواند.
(مسأله 430) اگر بين دو محلی كه فاصله آنها كمتر از شرعی است چند مرتبه رفت و آمد كند، اگر چه روی هم شرعی شود بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 431) اگر محلی دو راه دارد و يكی از دو راه كمتر از شرعی باشد، چنانچه از راهی كه كمتر است مسافرت كند بايد نمازش را تمام بخواند و اگر از راه ديگر مسافرت كند بايد نمازش را شكسته بخواند.
(مسأله 432) مبدأ شرعی آغاز قصد سفر است و در اين جهت بلاد صغيره و كبيره (شهرهای كوچك و بزرگ) فرقی ندارند.
شرط دوم:
آنكه از ابتدا قصد سفر شرعی را داشته باشد.
(مسأله 433) اگر به جايی كه كمتر از سفر شرعی است مسافرت كند و پس از رسيدن به آنجا قصد كند بجايی برود كه با هم سفر شرعی می شود، چون از ابتدا قصد سفر شرعی را نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آنجا سفر شرعی برود يا به وطنش يا جايی كه میخواهد ده روز بماند برگردد كه مجموع رفت و برگشت فعلی شرعی میشود، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 434) مسافر در صورتی بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد سفر شرعی برود، پس كسی كه از شهر بيرون میرود و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر شرعی برود، چنانچه اطمينان دارد رفيق پيدا میكند بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.
(مسأله 435) كسی كه نمیداند سفرش شرعی خواهد بود، مانند كسی كه در جستجوی گمشده میرود، بايد نماز را تمام بخواند، ولی هنگام برگشتن تا وطنش يا جايی كه میخواهد ده روز در آنجا بماند اگر سفر شرعی باشد بايد نماز را شكسته بخواند، همچنين اگر در بين رفتن قصد كند كه سفر شرعی برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 436) كسی كه قصد سفر شرعی نموده، اگر چه در هر روز مقدار كمی راه برود، هنگامی كه از مبدأ به اندازهای دور شود که خود را در حال سفر می بیند، چنانچه بخواهد نماز بخواند بايد شكسته بجا آورد.
(مسأله 437) كسی كه در سفر در اختيار ديگری است، مانند خدمتگزاری كه از خود اختيار ندارد و يا متهمی كه با مأمور سفر میكند، اگر میداند كه سفر او شرعی است بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نمیداند بنابر احتياط بپرسد، ولی اگر نمیتواند بپرسد نماز خود را تمام بخواند.
(مسأله 438) كسی كه در سفر در اختيار ديگری است، اگر بداند يا گمان داشته باشد كه در سفر شرعی از او جدا میشود و سفر نمیكند بايد نماز را تمام بخواند.
شرط سوم:
آنكه در بين راه از قصد سفر شرعی منصرف نشود، پس اگر در میزان و ملاک سفر شرعی از قصد خود برگردد يا ترديد پيدا كند بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 439) اگر مسافر از ادامه سفر شرعی منصرف شود و بخواهد همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در رفتن و ماندن مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند، ولی اگر تصميم داشته باشد قبل از ده روز برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 440) اگر برای رفتن به محلی كه سفر شرعی است حركت كند و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای ديگری برود، چنانچه از محل اولی كه حركت كرده تا جايی كه میخواهد برود سفر شرعی ـ به طور مستقيم يا رفت و برگشت ـ باشد بايد نماز را شكسته بخواند، هر چند مسير او عوض شده باشد.
(مسأله 441) اگر پيش از آنكه به سفر شرعی برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و هنگامی كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند، همچنين است اگر در موقعی كه مردد است مقداری راه برود و بعد تصميم بگيرد كه سفر شرعی ديگر برود.
(مسأله 442) اگر پيش از آنكه به سفر شرعی برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و هنگامی كه مردد است مقداری راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود، چنانچه راهی كه پيش از مردد شدن و راهی كه بعد از تصميم جديد میرود روی هم شرعی باشد، بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم:
آنكه نخواهد پيش از رسيدن به شرعی از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جايی بماند، پس كسی كه میخواهد پيش از رسيدن به سفر شرعی از وطن عبور كند يا در محلی ده روز بماند يا نمیداند از وطن عبور میكند يا در محلی ده روز با قصد میماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 443) كسی كه میخواهد پيش از رسيدن به شرعی از وطنش بگذرد يا ده روز در محلی بماند و نيز كسی كه مردد است از وطنش بگذرد يا ده روز در محلی بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شد باز هم بايد نماز را تمام بخواند، ولی اگر باقيمانده راه شرعی باشد و بخواهد برود و برگردد، بايد پس از حركت جديد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم:
آنكه اصل سفر او حرام نباشد يا برای انجام كار حرامی سفر نكرده باشد، بنابراين كسی كه سفر برای او ضرر دارد يا مثلاً برای سرقت يا خريد و فروش چيزهای حرام، مانند مشروبات الكلی سفر كرده باشد بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 444) اگر زن بدون اجازه شوهر يا فرزند با نهی پدر و مادر سفری بروند كه برای آنان واجب نباشد بايد نماز را تمام بخوانند، ولی اگر سفر آنها مثل سفر حج واجب باشد بايد شكسته بخوانند.
(مسأله 445) سفر غير واجبی كه موجب آزار و اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه را هم بگيرد.
(مسأله 446) كسی كه سفر او حرام نيست و برای كار حرام هم سفر نمیكند، گرچه در سفر معصيتی هم انجام دهد، مثلاً غيبت كند بايد نماز را شكسته بجا آورد.
(مسأله 447) اگر مخصوصا برای آنكه يكی از واجبات را ترك كند مسافرت نمايد نمازش تمام است، اما اگر مخصوصا برای ترك واجب مسافرت نكند ولی در مسافرت يكی از واجبات را ترك نمايد بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بجا آورد. و اگر برای اينكه روزه نگيرد مسافرت كند اشكال ندارد.
(مسأله 448) اگر سفر او حرام نباشد ولی وسيلهای كه با آن مسافرت میكند غصبی باشد يا در زمين غصبی مسافرت كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بجا آورد.
(مسأله 449) كسی كه به خواست خود همراه ظالمی سفر میكند، اگر سفر او كمك به ظالم يا تقويت او باشد سفرش حرام است و بايد نماز خود را تمام بخواند، ولی اگر ناچار باشد يا مثلاً برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت كند نمازش شكسته است.
(مسأله 450) اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كن حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 451) اگر برای لهو و خوشگذرانی به شكار برود نمازش تمام است، ولی چنانچه برای برای تهيه معاش به شكار رود نمازش شكسته است. و اگر برای كسب و زياد كردن مال برود احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بجا آورد، بلكه روزه را بگيرد و قضا هم بنمايد.
(مسأله 452) كسی كه برای معصيت سفر كرده، چنانچه هنگام برگشتن توبه كند و راه بازگشت او شرعی باشد بايد در بازگشت نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده باشد بنابر احتياط واجب هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 453) كسی كه سفر او معصيت است اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد، چنانچه باقيمانده راه شرعی باشد و بخواهد برود و قبل از ده روز برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 454) كسی كه برای معصيت سفر نكرده، اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را برای معصيت برود بايد نماز را تمام بخواند، ولی نمازهايی را كه شكسته خوانده در صورتی كه مقدار مسافتِ طی شده شرعی بوده صحيح است و اگر شرعی نبوده بنابر احتياط واجب اعاده نمايد.
شرط ششم:
آنكه از صحرانشينانی نباشد كه در بيابان گردش میكنند و هر جا آب و خوراك پيدا كنند میمانند و پس از چندی به جای ديگر میروند، پس اين گونه صحرانشينان در اين مسافرت ها بايد نماز را تمام بخوانند و روزه ها را هم بگيرند.
(مسأله 455) اگر يكی از صحرانشينان صرفا برای پيدا كردن منزل و چراگاهِ حيواناتشان سفر كند و سفر او شرعی باشد، احتياط واجب آن است كه نمازش را هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 456) اگر صحرانشين صرفا برای زيارت، حج، تجارت يا مانند آن سفر كند بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط هفتم:
آن كه شغل او مسافرت نباشد، بنابراين راننده، كشتيبان، شتر دار، چوبدار و مانند آنها در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند، ولی در سفر اول ـ اگر چه طول بكشد ـ نمازشان شكسته است، مگر اينكه سفر بسيار طولانی باشد و به حدی برسد كه عرفا بگويند سفر شغل آنان شده يا پس از رسيدن به مقصد بدون بازگشت به وطن به جاهای ديگر مسافرت نمايند، كه در اين صورت نمازشان تمام است.
(مسأله 457) كسی كه شغلش مسافرت است چنانچه برای كاری ديگر مانند: زيارت يا حج سفر كند بايد نماز را شكسته بخواند، ولی به عنوان مثال اگر راننده ای اتومبيل خود را برای زيارت كرايه دهد و خودش هم همراه باشد بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 458) حمله دار (مدير كاروان حج) چنانچه شغلش مسافرت باشد بايد نماز خود را هنگام حملهداری تمام بخواند، ولی اگر شغلش مسافرت نيست نمازش شكسته است، مگر اينكه حمله داری او در تمام سال يا بيشتر آن طول بكشد كه در اين صورت نمازش تمام است.
(مسأله 459) بازرگانان و پيشهوران سيّار، فرماندهان نيروهای نظامی و انتظامی يا معلمانی كه محل كارشان ثابت نيست، مأموران گشت مانند سيمبانان و راهبانان، مهمانداران هواپيما و قطار و كشتی و نيز كسانی كه محل كارشان چند شهر است و همواره در بين شهرها رفت و آمد میكنند بايد نمازشان را تمام خوانده و روزه را هم بگيرند، بلكه اشخاصی كه هر روز يا بيشتر روزها از منزل به محل كارشان سفر میكنند، در صورتی كه اين امر موقت نبوده، بلكه هميشگی باشد نمازشان تمام است. همچنين است كسانی كه دكان و محل كار دارند ولی هر روز يا بيشتر روزها برای خريد و فروش جنس مغازه يا كارخانه شان سفر میكنند.
(مسأله 460) دانشجو يا هر شخص ديگر كه مجبور است در هر هفته معمولاً چند روز به شهر ديگری كه به مقدار مسافت شرعی است برای درس يا تدريس يا كار ديگری سفر كند در حكم «دائم السفر» است و نمازش تمام و روزه اش صحيح می باشد، ولی در سفر اول حكم مسافر را دارد.
(مسأله 461) چوپان های سيّار كه محل مخصوصی رابرای چرای گوسفندان انتخاب نكرده اند و در تمام سال يا بيشتر آن به دنبال گوسفندان در حركتند نمازشان تمام است.
(مسأله 462) مهمانداران هواپيما، قطار يا كشتی كه نوعا در مسافرتند و ساير كسانی كه شغل آنان مسافرت است، چنانچه ده روز را در يك مكان بمانند و پس از آن دوباره مسافرت كنند، در سفر اولِ پس از ده روز بايد نمازشان را شكسته بخوانند، ولی در بقيه سفرها نمازشان تمام است.
(مسأله 463) كسی كه در هر هفته معمولاً چند روز در وطن خود مشغول به كار است و چند روز هم در خارج از شهر مشغول رانندگی است و به مقدار مسافت شرعی سفر میكند، چنانچه رانندگی او موقت نبوده و شغل او محسوب شود نمازش تمام و روزه بر او واجب می باشد.
(مسأله 464) رانندهای كه در مسير معيّنی سفر میكند اگر اتفاقا مسير خود را برای كارش تغيير دهد، گرچه يك مرتبه هم باشد، نمازش تمام است.
(مسأله 465) راننده ای كه سفر غیر شرعی شهر رفت و آمد میكند چنانچه اتفاقا سفر شرعی برود بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 466) كسی كه شغلش مسافرت نيست، به عنوان مثال اگر در شهر يا در دهی جنسی دارد كه برای حمل آن مسافرتهای پی در پی میكند بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 467) كسی كه در مقداری از سال مثلاً چهار ماه يا بيشتر شغلش مسافرت است بايد در سفری كه مشغول به كارش میباشد نماز را تمام بجا آورد، و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 468) كسی كه در شهرها گردش میكند و برای خود وطنی انتخاب نكرده بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 469) كسی كه از وطنش صرف نظر كرده و میخواهد وطن ديگری برای خود اختيار كند، چنانچه شغلش مسافرت نباشد بايد در سفر نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 470) كسی كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از ابتدا قصد ماندن ده روز را داشته باشد يا بدون قصد بماند، بايد در سفر اولی كه پس از ده روز میرود نماز را شكسته بخواند، ولی اگر كمتر از ده روز بماند در سفر اول نيز نماز او تمام است، هر چند اگر پنج روز يا بيشتر بماند ولی ده روز نشود، احتياط مستحب آن است كه در سفر اول نماز ظهر و عصر را هم شكسته و هم تمام بجا آورد، ولی نماز عشا را تمام بخواند و روزه را هم بگيرد.
(مسأله 471) كسی كه شغلش مسافرت است اگر در غير وطن خود ده روز بماند، چه از ابتدا قصد ماندن ده روز را داشته باشد يا بدون قصد بماند، بايد در سفر اولی كه پس از ده روز میرود نماز را شكسته بخواند، هر چند در صورتی كه ده روز بدون قصد بماند بنابر احتياط مستحب در سفر اول هم شكسته و هم تمام بجا آورد.
شرط هشتم:
به اندازه ای از محل سكونت خود دور شود كه وارد در سفر شرعی شده که «حد ترخّص» می گويند. بنابراين كسی كه قصد سفر شرعی را دارد تا هنگامی كه به حد ترخّص نرسيده نبايد نماز را شكسته بخواند يا روزه را افطار نمايد.
(مسأله 472) مسافری كه به وطن خود بازمیگردد، تا زمانی كه به حد ترخّص نرسيده است بايد نماز را شكسته بخواند، ولی هنگامی كه به حد ترخّص برسد ـ گرچه نخواهد وارد شهر شود ـ بايد نماز را تمام بجا آورد.
(مسأله 473) مسافری كه میخواهد ده روز در محلی بماند، وقتی به حد ترخّص آن محل رسيد بنابر احتياط واجب نماز را به تأخير بيندازد تا به آن محل برسد، يا هم شكسته و هم تمام بجا آورد.
(مسأله 474) مسافری كه در سفر از وطن خود عبور میكند، بايد نماز را تمام بخواند و اگر از كنار وطن عبور میكند، به گونه ای كه داخل حد ترخّص می شود، ولی داخل وطن نمیشود، بنابر احتياط واجب نماز را در آنجا هم شكسته و هم تمام بجا آورد.
(مسأله 475) مسافری كه در بين مسافرت به وطنش رسيده، تا وقتی در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند، ولی اگر بخواهد از آنجا سفر شرعی برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 476) اگر هنگام رفتن بخواهد در محلی نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخّص رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، همچنين هنگام برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخّص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند. و از آنجا كه در بعضی از موارد اشكال پيدا میكند، بايد در آنجا نماز بخواند يا هم شكسته و هم تمام بجا آورد.
دیدگاهتان را بنویسید